جمعه، اسفند ۰۸، ۱۳۹۳
پنجشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۹۳
عاشق كه باشي
هميشه ازجدايي ميترسي
اين ترس مثل خوره ميفته به جونت
انقدركه باهراتفاقي-هياهويي-يهو خالي ميشي
وقتي هست،دلشوره داري
وقتي نيست،دلشوره داري
وقتي خوبه،غمگيني كه چرا پيشش نيستي
وقتي بده،ديگه خودت نيستي
آتشي ميفته به جونت كه همه ي عالم مي فهمن تو چه دردي داري
هميشه به خودم مي گفتم، آدما خاكستري ان... هم سياهن و هم سفيد. اينكه قضاوتشون كني كه ذاتشون چيه، كار درستي نيست؛ اما الان تنها كاري كه نمي تونم بكنم، منطقي بودنه. افتادم به كندوكاو گذشته كه چي كار كردم كه انقدر زندگيم به هم پيچيده.
انگار يه حفره ي بزرگ تو دلم باز شده داره همه چيو مي بلعه...
یکشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۹۳
اين روزها ميانه ام با همه خوب است.
مي خندم؛ ساكتم مثل هميشه.
آرامم و دقيق؛ درست شبيه عقربه ساعت بلوري روي ميزم.
صبح ها
تقويمم را مرور مي كنم؛ قرارهايم، نامه هايم، يادداشت هايم، واژه هايم را.
عصرها
تا خانه پياده مي روم؛ راه كج مي كنم از ميان زمين بازي بچه ها.
بهانه نمي خواهد بوييدن دست ها و موهايشان.
گاهي اگر بخت يارم باشد، كوچولوي ماجراجويي روي پاهايم مي نشيند، يك دل سير تاب بازي مي كنيم.
و من ميان خنده هاي مست كننده اش
يادم مي آيد كه چرا من ياد گرفتم بادكنك باد كنم، قايق كاغذي بسازم، دنبال توپ بدوم يا به اردك ها غذا بدهم.
و اما شب ها...
كاري به كار خواب هايم ندارم
تسليمم و همراه
از بهشت تا جهنم مرا مي برند و برمي گردانند و من تنها به تقويم فردايم فكر مي كنم.
همه چيز اين روزها خوب است
همه چيز
جز من
شنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۹۳
جمعه، اسفند ۰۱، ۱۳۹۳
پنجشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۹۳
چهارشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۹۳
ما هيچ
ما همه اش نگاهيم.
و "دور"
يعني همان فاصله اي كه نمي شود پر كرد
با هرچه كه از كنارت مي گذرد؛
مي دانم به اين دنيا اعتباري نيست؛
روزي مي آيد به زودي كه نيستم
مي دانم دلم اينجا جايي ميان همين فاصله ها مي ماند
اگر نقاش بودم تمام اين خط فاصله ها را با رنگ سبز پر مي كردم و روي هر خط سياه كنارش يك سرو مي كاشتم.
آه كه چقدر دلم براي بوسه اي بي هراس و دلهره تنگ شده است.
یکشنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۹۳
پنجشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۹۳
دوشنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۹۳
بوها بهترین چیز برای جان دادن به گذشته هستند ...
پاتریک مودیانو - Patrick Modiano
( پاتریک مودیانو برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۴ )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اين دوتا مداد از باقيمانده هاي مدادهاي دوران مدرسه است.
يعني تنها اگر يك دليل وجود داشته باشه كه من به اون سالها فكر كنم، فقط و فقط عطر مست كننده چوب اون مدادهاي قديميه
چهارشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۹۳
دوشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۹۳
دنياي اين روزها دنياي عجيبي است
انگار رسم شده اگر به كسي بيش از اندازه بها دهي، در نهايت بدهكار او شوي.
نمي دانم ايراد كار از كجاست، اما مي بينم كه بازي ها و حرف هاي بچه گانه عرف زندگاني ما آدم بزرگ ها شده است.
اگر راست بگويي مقصري
اگر دروغ بگويي مقصري
زيرا ذهن ها تنها آن چيزي را مي پذيرند كه از آن انباشته اند.
دنياي اين روزها اندوه عميقي دارد تنيده در تار و پودش
عشقي هم اگر پا بگيرد به سادگي خشك مي شود، چون اغشته به اندوهي است كه داريم و در دل هم مي كاريم و اين تنها كاري است كه جدا از بازي هاي بچه گانه مان آموخته ايم.
آه آدميزاد
آنچه در سينه ي تو مي تپد
تنها يك تكه گوشت تپنده نيست
گاهي زماني كه درد عميقي تمام وجودت را فرا مي گيرد و راه حلي نمي بيني براي مشكل خودت،
به خاطر بياور كه زنده اي
و زندگي يعني جنگ نابرابر
يك طرف تمام دنياست و
يك طرف تنها تو
به خاطر بياور چرا تنهايي
و راز اين درماندگي در چيست
گاهي بايد فقط سوي خودت بايستي،
حتي اگر تمام دنيا تو را محكوم كنند.
اشتراک در:
پستها (Atom)