یکشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۸


Wohin?

Zur Liebe?
Aber die Liebe
führt zum Grübeln

Zum Grübeln?
Aber das Grübeln
führt zur Trauer?

Zur Trauer?
Aber die Trauer
führt zum Mitleid

Zum Mitleid?
Aber das Mitleid
führt zur Verzweiflung

Zur Verzweiflung?
Aber die Verzweiflung
führt zu den Fragen

Zu den Fragen ?
Aber die Fragen
führen zu Antworten

Zu Antworten ?
Aber die Antworten
führen zu Auflehnung

Zu Auflehnung?
Aber die Auflehnung
führt zum Tod

Also zum Tod?
Aber ohne die Auflehnung
Ohne das Mitleid
Ohne die Liebe
was wäre das Leben?

Erich Fried
Die Stille ist meine Zukunft

به كجا؟

به عشق؟
اما عشق
به تامل مي انجامد

به تامل؟
اما تامل
 به اندوه مي انجامد

به اندوه؟
اما اندوه
به همدردي مي انجامد

به همدردي؟
اما همدردي
به درماندگي مي انجامد

به درماندگي؟
اما درماندگي
به سوال ها مي انجامد

به سوال ها؟
اما سوال ها
به پاسخ ها مي انجامند

به پاسخها؟
اما پاسخها
به ستيزه مي انجامد

به ستيزه؟
اما ستيزه
به مرگ مي انجامد

پس به مرگ؟
اما بي ستيزه
بي همدردي
بي عشق
زندگي چه مي تواند بود؟

اريش فريد
از كتاب سكوت آينده من است

جمعه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۸


آدم بزرگ شدن یعنی یاد بگیری قلبت را پنهان کنی؛
حتي از خودت

شنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۸

به مقتضای زمان
اقتصار کن سعدی
که آنچه
غایت جهد تو بود
کوشیدی

دوشنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۸


فرهیختگی یعنی قابلیت شنیدنِ تقریباً هر چیزی بی آنکه آرامش یا اعتماد به نفس‌تان را از دست بدهید

رابرت فراست

 تو دنیاي من ، یک خیابونایی هستن که " دیگه " نمی خوام توی پیاده روهایشون قدم بزنم و در و دیوارشون و درختهاشون و آسمون بالای سرشون رو دوباره ببینم .
اين روزها وقتي دارم زمان نسبتا زيادي رو پياده‌روي مي كنم، خيلي به اين موضوع فكر ميكنم. كاش ادم مي تونست هر وقت دلش مي خواست خاطراتش رو (بد يا خوب) ديليت كنه. اونوقت شايد مي تونست به معناي واقعي خودش باشه. اونوقت در مواجهه با وقايع اين خودش بود كه تصميم مي گرفت نه تجربياتش.