جمعه، مرداد ۰۸، ۱۳۸۹


عقل خود را می‌نماید رنگها
چون پری دورست از آن فرسنگها
از ملک بالاست چه جای پری
تو مگس‌پری بپستی می‌پری
گرچه عقلت سوی بالا می‌پرد
مرغ تقلیدت بپستی می‌چرد
علم تقلیدی وبال جان ماست
عاریه‌ست و ما نشسته کان ماست
زین خرد جاهل همی باید شدن
دست در دیوانگی باید زدن
هرچه بینی سود خود زان می‌گریز
زهر نوش و آب حیوان را بریز
هر که بستاید ترا دشنام ده
سود و سرمایه به مفلس وام ده
ایمنی بگذار و جای خوف باش
بگذر از ناموس و رسوا باش و فاش
آزمودم عقل دور اندیش را
بعد ازین دیوانه سازم خویش را

مولوي
مثنوي معنوي

چهارشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۹

اگر هيچ انتظاری از هيچ‌كسی نداشته باشی، هرگز سرخورده نخواهی شد.

سيلويا پلات

فردا تولدمه. اما هيچ حسي ندارم. نه اينكه ندارم. اما حوصله شو ندارم كه درباره اون چيزي كه گذشته و اون چيزي كه قراره و دوست دارم كه پيش بياد، حرف بزنم. سال سختي رو پشت سر گذاشتم، ...

(... چند جمله اي اينجا نوشتم، اما منصرف شدم و پاكشون كردم...)

... الان فقط خسته ام. به اندازه سي سال خسته ام. مي خوام فقط بخوابم. عجيب خوابم مياد.

یکشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۹

خودخواه، خسته، بی‌‌شكيب،
اين
همه‌ی آن چيزی است
كه برايم باقی گذاشته‌اند
با من مُدارا كن،
بعداً
دلت برايم تنگ خواهد شد.

سيد علی صالحی

پنجشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۸۹

او:
حجم سنگین دلهره ، می پاشد مرا .... من تنها رقصنده ی سمفونی امشبم.

من:
عشق به اندازه ثانيه اي براي يك چشم بر هم زدن است.
در حجم اين ثانيه تصوير گاه مي ماند و گاه مي رود؛
دلهره شايد براي اينست كه مطمئن نيستي
پلكت را باز نگه داري يا ببندي؛
بماني يا بروي.

سه‌شنبه، تیر ۱۵، ۱۳۸۹

می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم
نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم
یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم.
نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه.
می خواهم بروم با آنکه دوستش می دارم.

برتولت برشت
چیزی که می‌خوری تبدیل به نجاست می‌شود اما چیزی که می‌خوانی و درباره اش فکر می‌کنی، می‌تواند به راحتی تبدیل به یک گل سرخ شود.

ژان پل سارتر

یکشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۹

يكي بود يكي نبود. مردي بود كه زندگي اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود. وقتي مُرد همه مي گفتند به بهشت رفته است .آدم مهرباني مثل او حتما به بهشت مي رود. در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ي كيفيت فرا گير نرسيده بود. استقبال از او با تشريفات مناسب انجام نشد. دختري كه بايد او را راه مي داد، نگاه سريعي به ليست انداخت و وقتي نام او را نيافت او را به دوزخ فرستاد.
در دوزخ هيچ كس از آدم دعوت نامه يا كارت شناسايي نمي خواهد هر كس به آنجا برسد مي تواند وارد شود .مرد وارد شد و آنجا ماند. چند روز بعد ابليس با خشم به دروازه بهشت رفت و يقه ي پطرس قديس را گرفت: "اين كار شما تروريسم خالص است!"
پطرس كه نمي دانست ماجرا از چه قرار است: "پرسيد چه شده؟" ابليس كه از خشم قرمز شده بود گفت: "آن مرد را به دوزخ فرستاده ايد و آمده و كار و زندگي ما را به هم زده. از وقتي كه رسيده نشسته و به حرفهاي ديگران گوش مي دهد...در چشم هايشان نگاه مي‌كند...به درد و دلشان مي رسد. حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت و گو مي كنند...هم را در آغوش مي كشند و مي بوسند. دوزخ جاي اين كارها نيست!!! لطفا اين مرد را پس بگيريد!!!"

با چنان عشقي زندگي كن كه حتي اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادي... خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند

پائولو کوئيلو

شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۹

پاكترين عشق آنجاست كه انتظاري نيست

جمعه، تیر ۱۱، ۱۳۸۹

قضاوت نکن. هیچ معلوم نیست هنگامی که خودت در جایگاه مشابه قرار بگیری چه می‌کنی.

يا همون...

آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت*

... خودمان؛

پ ن: احياناً اگر در مورد دیگران قضاوتی نکنی، برايت حرف در نمي آورند كه لالي.

*حكيم عمر خيام
اگر قرار باشد بايستی و به طرف هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنی، هرگز به مقصد نمی‌رسی.

لارنس استرن

پنجشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۹

"پسرم
همه می گویند زمین گرد است ولی تو اعتقاد خودت را داشته باش و باور نکن"

اينو امروز تو يكي از وبگردي هام خوندم.
چه جمله اي!
چه جمله اي ي ي ي ي!!!!

چقدر آدم‌ها از آنچه در ذهن ما هستند، متفاوت‌ترند.