سه‌شنبه، مهر ۲۴، ۱۳۹۷

از توضيح دادن متنفرم

دو روزه اين جانورها دارن منو مجبور مى كنن كه خودمو توضيح بدم. منم كم كم دارم شبيه اون اژدهائه تو كارتون بامزى به جايى مى رسم كه بدجورى دود كنم.
با اين تفاوت كه كسى نيست برام كوفته قلقلى درست كنه.

امروز عصر مدير روابط عموميمون داشت برام تعريف مى كرد كه تو جلسه داخلى ديروز چى شده . گفت: تو منو مجبور كردى باهاشون تند برخورد كنم. ديروز بهشون التيماتوم دادم. بيشتر حرفشون اينه كه چرا تو اومدى تو جلسه همايش؛ البته من بهشون گفتم كه مدير ادارى هستى و تشخيص اين بوده كه باشى.
گفتم: واسه اينكه شعورشون نرسيده بود كه براى سوالاتى كه از گذشته و سوابق همايش ها مطرح ميشه، مدارك و مستندات با خودشون ببرن. قلم و كاغذ دستشون نبود كه يادداشت بكنن. جلسه رو حتى ضبط نكردن. فقط بهشون بر خورده چرا منو صدا كردن برم تو جلسه؟؟؟!!!
گفت: نميشه هيچ جورى بريد به سمت آشتى؟اختلاف ها رو بذارين كنار؟
گفتم: ببين من هر خصوصيتى داشته باشم، دو تا خصلت رو ندارم:
حسود نيستم؛ بدخواه هم نيستم؛ هر كارى كردم و هر دستورى دادم براى نفع همه بوده
چه اونوقتى كه گفتم هر كسى بايد ظرف غذاشو خودش بشوره، چه اونوقتى كه گفتم، هيشكى حق نداره از شماره موبايلش براى كار ادارى استفاده كنه؛ اما اگه بعضيا دوست دارن سياست مالشى از من ببينن، اونم مفتى، كور خوندن. من روزى كه اومدم سر اين كار هيشكى نبود ازش كار رو ياد بگيرم. هر چى ياد گرفتم، خودم ياد گرفتم. واسه همين الان هر چى كه بلدم راحت در اختيار ديگران ميى ذارم، چون فكر مى كنم كه بايد ياد بدم. اصلا وظيفمه. قبلا مى خواستم تصميم بگيرم، مشورت مى كردم و نظر مى خواستم؛ الان چون تشخيص مى دم كه چه كارى رو بايد انجام بدم و چه كارى به صلاحه، انجام مى دم. اما اگه تو كار گروهى به هر دليلى مثلا چون از قيافه من خوششون نمياد، پس عشقشون نمى كشه كار رو اونجورى كه براشون تعريف كردم انجام بدن، نمى شينم كنارشون بمالمشون. شده خودم انجام بدم، كار بايد انجام بشه.

گفت: خيلى نظرشون اين نيست كه نيروى جديد بياريم.

گفتم: اين تشخيص شماست كه نيروى جديد بيارين. حق اظهار نظر ندارن. من زمينه شو درست كردم براتون.