یکشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۹۷

مقوا

جلسه امروز صبح ناامیدکننده ترین جلسه ای بود که تا الان توش شرکت کردم.
اینجوری تصور کنید که به یک مشت کپک سمت های تصمیم گیرنده و کارشناسی دادن؛ بعد همین کپک ها پاشدن اومدن که در مورد یه طرح ملی تصمیم بگیرن. 

بعد از سه سال دوندگی و توجیه و پرزنت و به به و چه چه شنیدن، طرح رو فرستادیم برای هر سازمانی که نظر خودشو بگه... 

اولش ادعا می کردن که برای ما نفرستادید. رسید دریافت سازمانیشونو که گذاشتن جلوشون، تازه اعتراف کردن که یک صفحه از طرح رو نخوندن. 
بدترین قسمتش اینجا بود که طرح نخونده رو داشتن نقد می کردن.
یاد فراستی افتادم که به همه فیلما ندیده می گه مقوا...