امروز به یکی از مدیرا صبح زنگ زدم برای یه کاری
پیگیریی که انجام دادم براش توضیح دادم
بعد دیگه می خواستم خدافظی کنم، ازم پرسید، خوبی؟
(داشت به جر و بحثاى هيئت مديره اشاره مى كرد)
گفتم: خوبم.
گفت: صدات که اینو نمی گه.
گفتم: راستش من اصولاً عادت دارم بزنم، عادت ندارم بخورم.
مواقعی که مجبورم خانم بمونم و جلوی خودمو بگیرم، نتیجه اش میشه همین که می بینین
پ ن.:
حرف من خیلی جدی بود؛ ولی مُرد گمونم از خنده؛ فقط گفت: درست ميشه... درست ميشه