اي ليا تو توييتر نوشته:
*بدتر از خود حادثه دیروز این اولترا تحلیلگران پای سیستم و موبایل دراز کشیده تو فضای مجازی هستن، عمدتن هم بیکار و بیعار! پاشو نون در بیار!*
راستش ياد خودم افتادم. ديروز از ٧/٥ تو شركت بودم. بعدم از ١١ تا ٦ يه تِك تو جلسه داوري و حل اختلاف.
يه گروه هفت - هشت نفريشونو فرستادم اتاق كنفرانس پايين خودم با گروه ديگه بالا موندم. نگاهشون مي كردم و لبخند مي زدم و تو دلم بهشون مي گفتم، اگه توافق نكنين همينجا فحشو مي كشم بهتون.
حكم داوري رو كه امضا كردن فقط رفتم پايين و هرچي رو ميزم بود، هورتي ريختم تو كيفم و اومدم بالا. چشام ديگه جايي رو نمي ديد. رئيسم متوجه شد چشمام داره دو - دو مي زنه. اومد فشارمو بگيره نذاشتم. اسنپ نبود... آژانسه هم ماشين نداشت. بهش گفتم يه كم مي شينم بعد مي رم خونه. اومد شروع كنه كه چرا هيشكي از اينا نيست و گذاشتن رفتن همه شون، ولي فكر كنم حال منو ديد، خودش بي خيال شد.
تازه از در دفتر كه اومدم بيرون ديدم همه دارن در مورد بمب و جسد و مجلس و اين چيزا حرف مي زنن.
نگين عرق ملي نداري و وطن سرت نميشه و چه و چه... ولي واقعاً يه حجم زياد اين شلوغ بازياي دنياي مجازي از سر بي كاريه. اوني كه كارش خبره و به خاطرش پول مي گيره، خوابيده بود رسماً سرجاش، شما واقعاً يقه واسه چي جر مي دي جانم؟؟؟