پنجشنبه، دی ۱۶، ۱۳۹۵

فلاش بك

الان داشتم یه نامه می نوشتم در مورد مالیات ارزش افزوده، بعد دستم ناخودآگاه رفت سمت جامدادیم که یه خودکار رنگی یا مارکر از توش بیارم بیرون و جاهایی از عریضه های شرکت هایی که برامون در این مورد نامه نوشته بودن رو علامت گذاری کنم؛ 


یهو ذهنم کات داد و تصویر در قالب فلاش بک رفت روی دیروز ظهر ...


موقعیت صحنه اینطوری بود که رئیس جان با عیالشون شب قبل پیتزا خورده بودن و تمام شب رو تو بیمارستان با سرم و دارو و سونوگرافی و این داستانا گذرونده بود و بعد از دوتا جلسه داشت می رفت خونه که بخوابه

بچه های دفتر هم کلی مشغول و گرفتار موضوع "حالا من چی بپوشم": 

"داشتن واسه همایش کفش  انتخاب می کردن (البته به روشی کاملاً مردم سالارانه و مشورتی)"

این وسط من

صبح رفته بودم با دو تا از پسرا و دو تا از پیرمردا که براشون کت و شلوار بخرم، یه دوساعتی رو که اینجوری از دست دادم، دیروزش هم  دوتا جلسه کارگروهی و یه جلسه هیات مدیره داشتم با کلی دستور کار که بعد از برگشتنم، باید تو نبودن رئیسم جمعشون می کردم تا شنبه کارای اداریشون انجام بشه... بازرسمونم گیر داده بود، هی تو تلگرام پیغام می ذاشت، جلسه دیروز چی شد، چه تصمیمی گرفتن، فلان نامه رو نوشتی، فلان جلسه رو چرا به من نگفتی... منم از هر ده تا پیام یکیشو اونم دو ساعت بعد جواب می دادم؛ هر بارم کلی متلک می خوندم ازش...

(خدا از باعث و بانی این تلگرام نگذره !!!)


تو این *بلبشو* که من تا میومدم یه کلمه بنویسم، یکی از بچه ها از به گوشه ای صدام می کرد و یه بوتی، نیم بوتی، گیوه ای - چیزی نشونم می داد تا من بگم "باشه" و بره سروقت سفارش دادنش.

یهو یکیشون اومد بالای سر میزم که تو گوشیش یه عکس نشونم بده؛ چشمش افتاد به جامدادی روی میزم و بلند چیغ زد: وای بچه ها جامدادیشو !!! هر چی بخوایم توش پیدا میشه... چرا تو ازینا واسه ما نمی خری؟؟؟ 


و الان که تو زمان حالم، اجالتاً که نمی دونم چی به سر مارکر و خودکار رنگی هام اومده.


 به هرحال باید نامه ام رو تموم کنم چون رشد مثبت اقتصاد مملکت و کاهش آمار بیکاری و وام مسکن و تجدید فراش مدیرامون (!)  در این برهه از زمان به نتیجه این نامه بستگی داره و از دار این دنیا فقط ممکنه خیر آخرتش واسه من بمونه.


خلاصه اینکه به نظرم شنبه صبح تا چشم روز وا نشده، باید ضربتی برم سراغ جامدادی روی میزم و محتویات باقیمانده از پاتک احتمالیشونو نجات بدم