پنجشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۹۵

برف

به به، مي بينيم كه امروز همه يه جوري برف نديدگي خونشون وادارشون كرده به نگارش

فقط ما عقب افتاديم انگاري


خب واسه جبران مافات هم كه شده صبح پن شنبه خود را اينگونه گذرانديم


از ده تا دوازده رفتيم دندانپزشكي.

بعد هم مشغول معالجات پاراكيلينيكي و قص عيلهذا شديم .

بعدشم با خانوم والده رفتيم فروشگاه خريد؛

نه خشك و خالي كه

با كلي غرولند

*هيچي نپوشيدي، الان سرما مي خوري ميفتي تو خونه، جلوي دهنتو و با دستمال بگير هواي سرد نره تو دهن و سينه ات، مراقب باش زبون نزني دندونت خونريزي كنه*


اين وسطا برف "هم" ميومد.


اين بود انشاي ما