جمعه، مهر ۱۰، ۱۳۹۴

هميشه برايم مي نوشتي:
"حيف باشد كه تو باشي و مرا غم ببرد"
حالا هم چيزي تغيير نكرده
نه عصر جمعه و نه كنج اتاق من و نه عكس تو
تنها غم تو آمده اينجا و همين گوشه، كنار پنجره، رو به غروب كز كرده و به من خيره شده؛
ببين
حالا هم چيزي تغيير نكرده
هيچ چيز جز مني كه ديگر نيست