جمعه، مرداد ۰۲، ۱۳۸۸

هر آنچه كه هستي، بهترينش باش!
اگر نمي‏تواني بلوطي بر فراز تپه‏اي باشي، بوته‏اي در دامنه‏اي باش ولي بهترين بوته‏اي باش كه در كناره راه مي‏رويد.
اگر نمي‏تواني بوته‏اي باشي، علف كوچكي باش و چشم انداز كنار شاهراهي را زيباتر كن.
اگر نمي‏تواني نهنگ باشي، فقط يك ماهي كوچك باش ولي بازيگوش‏ترين ماهي درياچه!
اگر نمي‏تواني شاهراه باشي، كوره راه باش.
اگر نمي‏تواني خورشيد باشي، ستاره باش.
همه ما را كه ناخدا نمي‏كنند، ملوان هم مي‏توان بود.
در اين دنيا براي همه ما كاري هست.
كارهاي بزرگ و كارهاي كمي كوچكترو آنچه كه وظيفه ماست، چندان دور از دسترس نيست.
و بدان اهل حقيقت و معرفت، هرگز با بردن و باختن اندازه‏ات نمي‏گيرند.
زندگي يك تماشاخانه است، صحنه يك تئاتر و ما بازيگران آن هستيم، اين مهم نيست چه نقش داشته باشي، مهم اين است كه خوب آن را بازي كنيم.
همه مي‏خواهند بشريت را عوض كنند، دريغا كه هيچ كس در اين انديشه نيست كه خود را عوض كند.
تو اين چنين نباش، بهترين خودت باش. اصلاح و تغيير از خود آغاز كن، كمي جا باز كن پوست بينداز، پيله رها كن.