جمعه، اسفند ۱۰، ۱۳۹۷

بیشعوری

هفته پیش دو تا از شرکت ها که با هم مشکل کاری پیدا کرده بودن، کارشون کشید به شکایت از هم به اتحادیه

ظاهرا هم اتحادیه آخرین جایی بود که از داستان با خبر شد.
چون طرف برداشته بود کل نامه و ایمیل ها و شرح اتفاق و اختلاف رو برای اتحادیه فرستاد بود، یه cc هم زده بود برای بقیه شرکت ها
تو اوج شلوغی کارم فقط ایمیل و پیوست هاشو بدون اظهار نظر گذاشتم که ثبت بشه و رئیسم هم ببینه. اونم مطالب رو خونده بود اما دقت نکرده بود که داستان از چه قراره
پریروز آخر وقت رفتم بالا که کارای فردا رو باهاش چک کنم، یکی از بچه هام اومد گفت سه شنبه است ما هنوز دستور جلسه رو نفرستادیم. آقای فلانی خیلی بهم ریخته بود. میگه آبروم تو صنف رفته.
فکر کردم رئیسم در جریان شیرین کاری ایمیلی هست. گفتم ببخشیدا! ولی خیلی بیشعوره

گفت: چی شده مگه؟
براش توضیح که دادم، آره... اگه اینکارو کرده که حق با توئه: خیلی بیشعوره. چرا اینکارو کرده آخه؟

چراش که معلومه...
صاحب شرکت از قدیمی های صنفه... مدیرعاملشم یه جوونه که از بچگی تو این صنف زیر دست باباش تو کارخونه های مختلف کار کرده... هم کار رو میشناسه، هم بازار و تکنولوژی های جدید رو
سر اینکه تو انتخابات کمیسیون شرکتش رای نیاورده بعد از ۷ ماه نگه داشتن عقده تو دلش، یهو با یه تلنگر گند زده به هیکل یارو.

اینا رو نوشتم که اگر کسی تو این وضعیت کاری و اقتصادی، دم از اخلاق، مرام و معرفت و سلامت کاری زد، یا کامل ندید بگیرینش یا دیدین زیاد وز وز کرد، همچین با پشت دست بخوابونین تو دهنش که درس عبرت بشه واسه بقیه.