چهارشنبه، تیر ۱۴، ۱۳۹۶

لذت قانون اونجاييه كه قدرت داشته باشي بشكنيش اما نخواي


نماينده اتاق بازرگاني گير داده بود كه اونايي كه كارت بازرگانيشونو تمديد نكردن حق راي ندارن

بعد داشتم باهاش صحبت مي كردم كه به نماينده شركت بزرگا گير نده؛ داشت بهم مي گفت همين چند شب پيش به جا بودم همه مديرعاملاشون اونجا بودن، بايد براي اتحاديه صنفيشون وقت بذارن؛ چاره اي نبود؛ نمي شد قانون شكني كرد. از اون طرف بعضي از نامزدا از دستم شاكي بودن كه چرا همه رو دونه دونه چك مي كنم. علناً داشتن بهم مي گفتن تو راي ما رو آوردي پايين. خلاصه از هر طرف يكي پيدا مي شد كه صدام كنه؛ يهو ديدم رئيسم اومد جلوي ميزي كه برگه راي ها روش بود. صدا كرد. گفتم چي شده؟

گفت: هواي اين پسره رو داشته باش

گفتم: كي؟؟؟

گفت: همين اتاق

گفتم: همين الان داشتم زبون مي ريختم براش گير نده بهمون

گفت: بريز... بريز

😁