این ها را ببین!
همین ها که چسبیده اند
به دیوار سلول هاي خاكستري مان را می گویم؛
زنگار شده اند گويي.
تمام خاطراتمان جمع شده اند
پسِ همین چند خط نبشته
و
چند كلامي
كه گاهي
هراز گاهي
هوس مي كنيم
بگوييم
و
بشنويم.
عجيب نيست كه نه تو ديگر مي خوانيم و نه انتظار من پاياني دارد، اما هنوز هم به دنبال خودمان مي گردم؟؟؟