پنجشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۹۵

الان كه چند ساعتي از ماجراي دندون پزشكي مي گذره، حس خيلي خوبي دارم

حسي كه قبلاً هيچوقت تجربه اش نكرده بودم

راه مي رم تو اتاق و به خودم تو آيينه نگاه مي كنم و مي گم:

*

چه خري بودي كه انقد رو مغز خودت كار كردي تا راضي شدي بري دكتر

خب ؟ ديدي ترس نداشت؟؟؟

*


پ ن.:

انقد بلا سر دندون و فكم اومده از بچگي كه الان حس كسي رو دارم كه يه نون خامه اي بزرگ بهش دادن

همينقد ذوق زده ام