دوشنبه، تیر ۱۴، ۱۳۹۵

دختره اومده جلوی همه ازم می پرسه: تو چرا از دست من عصبانی هستی؟؟؟ 
منم همونطور جلوی همه بهش گفتم: از دست تو نه؛ شما چندتا دیدین من دیشب درگیر نماینده اتاق بازرگانی ام، بهتون گفتم مراقب وسایل من باشین. تو کیف من چند میلیون چک بود، ریکوردر بود، گوشی های موبایلم بود، کیف پول و کارت های بانکی و شناسایی ام بود. برگه های رای بود، معرفی نامه ها و فرم ها بود... 
می گه: من همه چی رو ریختم تو جعبه، کردمش زیر میز؛ حالا بین اون همه چیز جامدادی تو رو برداشتن؟؟؟ 
گفتم: حرف من چهارتا دونه خودکار و مداد نیست. فلش ها و اطلاعات توش مهم بود. 
میگه: باید خودت حواست به وسایلت می بود. من حواسم به وسایل خودمم نبود؛ چطور کیف تو رو جمع می کردم. 
گفتم: راست می گی؛ اصولاً غذا مهم تر از همه چیزه. دیگه ادامه نده. عصبانی ام؛ نمی دونم چی از تو دهنم در میاد بیرون.