سه‌شنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۹۵

دیدین آدم به هر چی حساسیت داشته باشه به سمتش کشیده میشه؟؟؟
حالا حکایت منه.

من  از زمان مدرسه به اسم اول خودم حساسیت داشتم. عجیب تو ذهن همه می موند... الان هم فکر می کنم، استعداد عجیبی برای تابلو شدن برای آدم ایجاد می کنه. از روی بدشانسی یا خوشانسی اسم فامیلیم هم همین طوره. اما خوب بالاخره قابل تحمل تره. حداقل وقتی ازم می پرسن، فامیل فلانی هستی، می گم نه... مسئول راست و دروغشم هم خودمم.
نمی دونم چرا... ولی برای من که اینطوری بوده. اصلاً استرس می گیرم، می خوام اسممو یه جایی بنویسم.

آلمانی ها یه اصطلاحی دارن به این عنوان per du و per Sie؛ یعنی همون فرم "تو" و "شما"ی خودمون. انگلیسی شو نمی دونم چی میشه.

الان سيزده ساله ... از روزی كه اومدم سر کار تا همین چند وقت پیش برای همه - چه مدیرها و چه همکارها - فرم per Sie یعنی شمایی بودم. کاملاً رسمی.

حالا يه مدتیه متوجه شدم، قالب مکالماتمون اینجا داره به سمت per du می ره.

اینا فقط مال امروزه:
دختره امروز اومده جلوی همه بلند بهم می گه: محبوبه جاااااااان این متن اس ام اس رو لطف می کنی چک کنی؟؟؟
اون یکی پسره داخلیمو گرفته می گه محبوبه برو تو فولدر شیر یه نرم افزار آنتی ویروس گذاشتم برات نصبش کن زنگ بزن بهم بگو نتیجه اش چی شد
رئیسم (حالا خیر سرش معاون وزیر هم بوده) جلوی مهمونش صدام می کنه محبوبه بیا کارت دارم.

اوضاع وخیم ترهم می شه وقتی یکی دیگه جسارت می کنه و محبوب صدا می کنه. سرخ می شم اصلاً. انگار یکی وارد حریم خصوصیم شده. 

اوایل نشون می دادم که ناراحت شدم، يا يه جوري كه طرف بفهمه باید فاصله کلامی رو حفظ کنه، یه مدت هم بی خیال شدم و ندید گرفتم، اما فایده نداره. این اضطراب همیشه با منه.
راهی واسه آرامشش خودم پیدا نکردم تا الان.

به نظرم باید یه مرزی همیشه برای آدم باشه...