جمعه، فروردین ۲۰، ۱۳۹۵

Secret Of The Wings

- خیلی وقت پیش وقتی پری هولو خیلی جوون بود، دو تا پری همدیگه رو دیدن و عاشق هم شدن. یکی از اونا از فصل گرما بود و اون یکی از فصل سرما. هر دو پری محو و سحر هم شده بودند. و هر غروب آفتاب اونا تو مرز همدیگه رو می دیدن. جایی که بهار زمستونو لمس می کنه. اما وقتی که عشق اونا قوی تر شد، اونا آرزو کردن که با هم باشن و جهانشونو با هم به اشتراک گذاشتن. پس اونا به خطر اعتنا نکردن و از مرز رد شدن. یکی از اونا بالش شکست. اتفاقی که درمان نداره. بعد از اون روز ملکه حکم کرد که پری ها نباید دوباره از مرز رد بشن و من موافقت کردم که هر دو جهان ما باید برای همیشه از هم جدا باشن.
= و دو پری؟ برای اونا چه اتفاقی افتاد؟
- اونا باید خداحافظی می کردن...

پری ها خیلی اتفاقی بالهاشونو روی هم می ذارن و یک فصل جدید ایجاد میشه.

عشق اگر عشق باشه؛ اجبار نمی شناسه. بهانه محکمی میشه برای ادامه راه و پیدا کردن راه حل ها.
داستان های بچه ها فقط یک داستان نیستند. اگه بهشون دقت کنیم، در واقع انتقال یک نگاه برای آینده ان.