چهارشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۹۵

چيلي

از تاثیرات تحقیقات مامان خانم در زمینه آشپزی چینی
بعد از مصاحبت تخصصی با رئیسم انقدر که هیجانم زده بود بالا، رفتم یک کیلو ترشی چیلی قرمز خریدم با خودم بردم خونه. علی الاصول در مواقع بحرانی هیچی مثل چیلی حال آدمو جا نمیاره.
یعنی چنان تنده که در جا احساس می کنی تبدیل شدی به اون اژدهائه تو بامزی که فقط کوفته قل قلی دوست داشت تا آتیشش بخوابه.
کنارش زیتون پروده با تمشک جنگلی هم گرفتم... که زیاد تمشیت نشم.
مامان خانم همینطوری که داشت جا به جاشون می کرد، نگامم می کرد و سرشو جوری تکون می داد که انگار هیچ امیدی به این موجود چِلِ جلوی روش نداره؛ اما کمی بعد طی یک عملیات فی البداهه ترشی نازنین منو با زیتون پروده مخلوط کرد و اینطوری مزه جدید و محشری کشف شد. 
یعنی عاشقشم با این خلاقیت
گفت: حالا میشه اینو خورد. تندی زیاد برای من خوب نیس. اما زیتونه شیرین و ملسه، تندی اینو ملایم می کنه.