یکشنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۹۵

خبرچینی

ماجرای چند روز پیش - داستان رئیس محترم هیات مدیره - همچنان ادامه داره و احتمالاً تا سه شنبه هفته دیگه که اولین جلسه هیات مدیره امساله هم کش میاد. حرفای چند روز پیش رئیس بزرگ گذاشته شده کف دست اون رئیسی که ایران نیس. وحالا باید منتظر جنگ تن به تن باشیم. قرار بود تا طرف میاد ایران هیشکی هیچی بهش نگه، به این یکی هم که اومد وسط راهرو گرد و خاک کرد، گفتیم اگه حرفی داری برو به خودش بگو. 

تو اين خراب شده همه اش بايد نگران اين باشي كه يه مشنگ دو دوزه بازی حرفای روزمره و اتفاقات رو وارونه و دل به خواه، تحويل روسای مشنگ تر از خودش بده و اونا هم اینجا یا تو چند هزارکیلومتر اونو تر بیفتن به استنتاج و تحلیل و جنگ سرد در بگیره. آخه یه قرون دو زار هم توش نیست که آدم بگه انگیزه مهم بوده واسه خبرچینی.

واقعاً نمی فهمم چه لذتی تو خبرچینی هست که تو رو در رو حرف زدن نیست!!!

تجربه 10-12 ساله من که میگه اوضاع به یارکشی و حذف آدم ها ختم می شه.

فقط اینجای ماجرا خوبه که شخصاً تمام راه های ارتباطی تلگرام و واتس آپ و وایبر و این آت و آشغال ها رو بستم و خلاص و تنها وسیله ارتباطیم ایمیل شرکته.

پ ن.:
من يه اشكال اساسي هم دارم، از هر كي خوشم نياد،‌ اولين نفر خود اون آدمه كه مي فهمه. اینه که می ترسم از روزی که فک طرف رو بچسبونم به سقف.