یکشنبه، دی ۲۰، ۱۳۹۴

دل دل

دلي كه اهل حساب و كتاب باشد اسمش دل نيست
دل و دل دل بازي هايش ...
نه بهانه مي خواهد و نه دليل
يك رايحه
يك تصوير
يك خيابان خيس
بوي خاك
حتي يك تابلوي ساده كه
تو بخشي از انتظارت را با آن گذرانده اي...
همه
مي شوند بخشي از دل دل كردن هايت؛
خاطره بازي ها تمامي ندارند
و خاطره ها هرچه كهنه تر، زلال تر
حيرت اين روزها از خودمان نيست
اين روزها باران كه مي بارد
دل بيش از گذشته سرگردان و هوايي است