جمعه، دی ۱۱، ۱۳۹۴

نمی دانم چه شد که تمام آرزوهایمان در حجم مه غلیظ صبحگاهی ماندند
چه شد که تو می آیی و می روی، اما ساکتی
چه شد که خواب برای من فصلی از یک مراسم تشریفاتی شده است.
بگو چه اتفاقی افتاد
چه شد که یک باره
راه تمام غصه ها از این طرف شد
يك لحظه بي تو
يك لحظه با تو
تمام دلشوره من اين‌ست
كه تو بيايي و من نباشم