دوشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۹۴

كارم به جايي رسيده است كه حالا
تمام حرف هايم را به تو غير مستقيم  مي گويم
غير مستقيم به تو فكر مي كنم
غير مستقيم نگرانت مي شوم
غير مستقيم عاشقت مي شوم
غير مستقيم ...
غير مستقيم ...
همه ي دنياي اين روزهاي من پراز غير مستقيم هايي است كه مستقيم به تو مربوط مي شوند.
يادت هست، به تو گفتم: 
"حريم روح آدمي سر جمع حرف هايي است كه نمي زند"
يادت هست؟؟؟
واي به روزي كه روح آدم خراشيده شود.
و آن روز چه حرف هايي كه بيرون نمي ريزند.