چهارشنبه، دی ۰۲، ۱۳۹۴

زبان و تفکر

زبان و تفكر

"زبان تنها شرط و تنها عملِ مؤثر در تفکر و دیگر فعالیتهای عالیِ ذهن نیست. ولی  تواناییِ انسان را در تفکر و دیگر فعالیتهایِ ذهنی به میزانِ معجزهآسایی بالا میبرد، تا جایی که میتوان گفت، تفکر و استدلال در مراحلِ عالی و بسیار مجرد از زبان غیرِقابل تجزیه است. در این مراحل زبان یعنی تفکر و تفکر یعنی زبان" **

به عنوانِ مثال، گاهی اوقات چیزی میگوییم، اما منظورمان چیزِ دیگری است و جالب هست که انتظار داریم طرفِ مقابل هم همان چیز را آن طوری که ما منظورمان بوده، درک کند، اما نمي كند؛ اکثراً وقتی داریم ملاحظهی موقعیت، مقام، جایگاه یا حتی احساسِ کسی را میکنیم، يا حتي با كنايه و مقلوب سخن مي گوييم، مرتکبِ این عمل میشویم.
حتی ممکن است، در جایگاهِ استدلال، خشونت کلامی را به تفکرِ منطقی و مراعات و مدارا ترجیح دهیم، تنها به این دلیل که قالب و ساختارِ تفکری و تربيتيِ ما چنین تعریفشده است و به همان نسبت هدف ها و ارزشگذاریهایمان ارجحیت مییابند يا جا به جا مي شوند، اما نتيجه ي اين برخورد نيز در بيشترِ موارد ايجاد دافعه است.

ممکن است، در تفسیرِ این رخداد  بُعدِ اخلاقی نيز در كنارِ این نظر مطرح شود که خود حکایتِ مفصلی است از تأثير ِمتغيرهاي ريشه دار در ساختارِ خانواده، جامعه، پیشینهی تاریخی و سیاسی، جغرافیا، روانشناسیِ اجتماعی و زبان، گویش، خط  و ... 

به هر حال آن چيزي كه عينيت دارد، اين است كه به تعدادِ آدم هايِ دنيا شيوه هايِ تفكري و زباني وجود دارد و همهی اینها زیربنایِ فکری و زبانیِ جامعه را - از سطح خانواده تا كشور و حتي قاره - میسازند، بهطوریکه با تمام اين پيچيدگي ها، مفهوم یکی در قالبِ دیگری تبلور پیدا میکند.

در تمامِ اين ابعاد چيزي كه تأثيرگذار، ريشه اي و مشترك است (درست يا نادرست- خوشايند يا بدايند)، شيوه ي زباني است كه از شيوه ي تفكريِ بخصوصي برخاسته است.

شاید همینجاست که تلخیِ سخنِ حق و به جا و شیرینیِ سخنِ ناحق و نا به جا در رفتارها نمود مییابد و توجیه يا تكذيب میشود.

به همان نسبت که زبان و تفکر به هم وابسته اند، از هم مستقلند و چون مستقلند، نمیتوانیم به دلیلِ وابستگیشان مدعی بشویم که صاحبانِ تفکر و گويندگانِ زبان را همانگونه که هستند، میشناسیم.

هنرمان شايد در اين باشد كه آنچه را كه بر زبان مي آوريم، به آنچه كه بِدان مي انديشيم، نزديك كنيم.

پ ن.: 
1- ** برگرفته از نوشتاري از دکتر محمدرضا باطنی
2- Be yourself. Everyone else is taken
Oscar Wilde
خودت باش، جایِ آدم هایِ دیگر قبلاً گرفته شده است.