جمعه، مرداد ۰۵، ۱۳۹۷

آه اینو می خوستم بگم بعد از عملیات خرید انتحاری دیشب یادم اومد گزارش جلسه آیین نامه ها رو باید بنویسم.

دیگه یه آتیشیه که خودم از عید به اینور انداختم تو اتحادیه و معلوم نیس کی پاشو بخورم.
بیخ دیوارُ ... ضامن دار‌ُ... زیرآب‌ُ ... دعوای تن به تن و...

تو دلم به خودم لعنت می فرستادم که تو کجات به قانون نویسا شبیه که میشینی به آیین نامه نوشتن واسه این و اون؟؟؟

خلاصه که تو گیج و ویجی کاغذ فیش هامو پخش زمین کردم و مشغول چسبوندن جمله هایی شدم که پراکنده از بین حرفای اینا تو جلسه ها نوشته بودم 

چشم باز کردم دیدم ساعت ۱۱/۵ شده. سه - چهار صفحه باید - نباید نوشته ام که شنبه باید بفرستم به بر و بچ «مدیر مادرزاد» که در چارچوب اونا آدم بمونن.