سه‌شنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۹۷

كارمند يه شركتي زنگ زده به من براي پيگيري پرونده اش؛ بعد بين حرفاش به من ميگه استاندارد و تامين استان اومدن بازديد كارخونه، بچه ها تحويلشون نگرفتن رفتن گزارش رد كردن كه واحد تعطيله.
بهش گفتم بايد از ارگان X پيگيري كني. زنگ بزن به آقاي M ازش بپرس كميسيونشون تشكيل شده يا نه.
برگشته به من مي گه آخه آقاي M خيلي بد اخلاقه درست جواب نمي ده.
مي گم من واقعاً دركش مي كنم. شغلش خيلي حساسه.
شماره M رو دادم و بحث رو تموم كردم.

ديگه نگفتم ماها اگه رو بهمون بدن، طلبكار كه مي شيم هيچ، ديگه نمي شه از شدت سوء استفاده و زيرآبي و رشوه جمعممون كرد.
يعني محاله ممكنه تو اين زمونه يكي پيدا بشه و يه امتيازي داشته باشه و باهاش كاسبي راه نندازه؛ مخصوصاً تو تجارت.
اينه كه هيچ راهي وجود نداره جز اينكه چشماتو به آه و ناله ها ببندي. بگذريم كه يه عده هم خوب يه جور ديگه رفتار مي كنن.