چهارشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۹۶

امروز عصر جلسه توجيهي داخلي داشتيم.

 دليل جلسه هم اين بود كه هم مي خواستم از اين وضعيت بلاتكليف و ول در بيان و هم بفهمم كه آيا براي روابط عمومي برنامه اي دارن يا نه

من نگرانيمو فقط خيلي خصوصي به رئيسم گفته بودم كه "احساس مي كنم اينا بعد از اخراج مديرشون از شركت خيلي دپرس و سرد شدن". اما به جاي جواب مستقيم به من جلسه داخلي گذاشت.


قبل از رسميت جلسه بچه ها بحث رو كشوندن به ساعت شروع و خاتمه كار تو ماه رمضون. هر كسي يه تيكه مينداخت

هيات مديره هفته پيش مصوب كرده بود كه ٩ تا ٤:٤٥ باشه

دو تا پسرا مي گفتن ما كار داريم. بيشتر كارامونو صبح ها پيگيري مي كنيم. دستيار منم كه نظرش اين بود كه صبح اول وقت آدم به خيلي از كاراش ميره.

منم كه ذاتاً آدمي هستم كه هميشه كمبود وقت دارم. ترجيحم اينه كه شب هم خونه نرم كه صبح مجبور نباشم دوباره برگردم شركت.


موندن اون دوتا دخترا كه داشتن سر دير اومدن و زود رفتن چونه مي زدن و مزه مي پروندنمي گفتن ماه رمضون همه خسته و بي حالن و كسي واسه كار نمياد سراغمون. كار نيس اصلاً پس سخت نگيرين

رئيسم رو به يكيشون گفت:  "تو كه تكليفت مشخصه ولت كنن ١١ ميايي ٣-٤ هم مي ري"؛ به اون يكي هم گفت: "تو هم كه همينطوري كمبود خواب داري".

داشتم سعي مي كردم بفهمم رئيس كميسيون قير چي فرستاده رو تلگرامم كه شنيدم دومي گفت:" آخ آره اگه مي شد صبحا يه كم بيشتر خوابيد كه خيلي عالي بود". 

گفتم: ميگم نظرتون چيه اصلاً نيايين فقط سر ماه بيايين حقوقتونو بگيرين برين؟؟؟

🤔🤐