چهارشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۹۶

وقتي مي شنوم كه زني مچ شوهرش رو تو خونه خودش موقع خيانت گرفته... وقتي بعد از چند سال كه از اين اتفاق گذشته و داره به بهانه كار موضوعي رو كه همين بيخ گوشم براش اتفاق افتاده و من نفهميده بودم، برام تعريف مي كنه، به خودم مي گم اگه من جاش بودم، دوام نمياوردم. اونم وقتي بچه ام هنوز دنيا نيومده بود...


گاهي آرزو مي كنم، همينجايي كه هستم - همينجا تو اوج خودم - بمونم. دوست ندارم شرايط مجبورم كنه چيز ديگه اي بشم.