یکشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۹۵

بی شعوری

یعنی یک سیستمی داریم توپ و زیبا
کاملاً بر اساس منطق شورایی و یه سفره پهنه و با هم یه فیضی ببریم...

داستان از این قراره که هیچی تو سیستم ما راز و محرمانه نیست. مخصوصاً محتویات قراردادهای پرسنلی و در یافتی ها
بعد تو چنین جوی دختره اومده جلوی بقیه از من می پرسه: تو پایه حقوقت فلان قدر بود، دریافتی ات چقدر می شد؟؟؟

نگاهش کردم و گفتم فلان قدر.
داشت حساب می کرد، مبلغ دریافتی با احتساب n% افزایش سیستمی چقدر می شه که دهنمو بستم و برگشتم سر جام. گفتن یه چیزایی فایده نداره وقتی آب از سرچشمه گل آلوده.

به نظرم باید یکی دو کارتن دیگه از کتاب بی شعوری بخرم واسه هدیه دادن.

پ ن.:
حریم شخصی آدم خیلی مهمه و مبلغ حقوق آدم دقیقاً جزو حریم شخصی آدمه. اما درد اونجاست که به رئیس می گی امور مالی تو امین نیست و می گه می دونم و این ماجرا همچنان - هرسال - ادامه داره.
و هر سال من این موقع که میشه من سر این داستان حرص می خورم و حرفم به هیچ جاشون هم نیست.