پنجشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۹۴

سهم ما از عاشقی

عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد
اما
سهم ما از عاشقی را هنوز ننوشته اند

بعضی از ترانه ها و تصنیف ها هستند که نمی توانی به راحتی از کنارشان بگذری؛ اگر تو بگذری هم آنها از تو نمی گذرد. اگر از سر اتفاق با آنها هم مسیر بشوی، چنان در اعماق وجودت نفوذ می کنند، گویی فقط برای این سروده شده اند که دست روی نقاط تاریک وجودت بگذارند و آنها را بیرون بکشند. 
این نقاط تاریک لزوماً گناه آلود و مایه شرمساری نیستند، اما یادآوریشان گاهی ساعت ها بغض بی امان را بر تو نازل می کنند. این است که ترجیح می دهی برای اینکه با دنیای آدمیان معاشرت کنی و زنده بنامندت، آنها را با تمام قدرت از ذهنت پس بزنی.
با این حال گاهی نمی شود. گاهی مستعد گریه ای و از قوی بودن خسته شده ای. بعد شعر که از تو می گذرد، بی امان می باری.