دوشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۹۵

من هیچ لذتی از حرف زدن نمی برم
بهم می گن از دماغ فیل افتاده ام و نجوشم و از موضع بالا به بقیه نگاه می کنم و (یه کم بی پرده و گستاخانه ترش) اصولاً دور از آدمیزادم.
چه می دونم... لابد سکته - مکته کردم و یه جایی یه چیزی تو مغز من از کار افتاده دیگه
یا خیلی قبل تر تو بیمارستان سرم به چایی خورده معیوب شده.
اما واقعاً اینو نمی فهمم آدم به بهانه عید مبارکی از ته آمریکا زنگ بزنه بعد کل استیج رو از پشت تلفن نقد و بررسی کنه، یعنی چی؟؟؟
اصلاً نمی فهمم این موجودات چه لذتی می برن از حرف زدن...از چی و چرا؟؟؟