چهارشنبه، دی ۳۰، ۱۳۹۴

دچار حس چگونگی مزمن

تا حالا شده که نفهمین که چه مرگتون شده؟
من دقیقا به همین حال دچارم ...
از صبح کلی دویدم و حرف زدم و خودرأیی کردم، خسته هم نیستم؛
با این حال حواسمم جمع نیس...

یک مردادی تمام عیار که روی اون دنده اش افتاده و داره رو نمودار سینوسیش تاب بازی می کنه و باید منتظر بشه تا از خفت پنجشنبه - جمعه اش بیاد بیرون

پ ن.:
سه چهار روزه، نشستم 14 قسمت یه سریال بیست قسمتی رو پشت سر هم دیدم... یک نفس...
از ته، از سر، از وسط، با زیر نویس، بی زیر نویس، با دوبله، بی دوبله...