جمعه، فروردین ۰۷، ۱۳۹۴

گاه هايي هست كه بيش از هر موقعي دنبال بهانه اي براي نوشتنم، حتي حرف زدن؛
سنگينم و سرگردان
پر از رفت و برگشت
پر از قضاوت:
اما اين گاه ها، بيشتر از هميشه پر از سكوتم و كوري. 
محو و حل شده...
نمي دانم،
درد آدم را سِر مي كند يا كه نه، ساكت؛
اما كاش اين سوگواري همه ي حرف من باشد براي آنچه كه هستم...همه ي حرف من براي تماميت خودم،
آنچه كه بودم  و برايش جنگيدم و هرآنچه كه حال هستم؛
نه به پاي خاطرات سركش و متجاوزم كه افسون و پاگيرم كرده اند.