چهارشنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۹

اين روزها خاطره هاي دور و نزديك رهايم نمي كنند. اصولا آدم خاطره- بازي نيستم، اما اين روزها...فقط كافيه يه نشانه ببينم كه به ياد چيزي در گذشته بيفتم.

امروز يه پي ام برام اومد با اين مضمون:

ذات بعضي آدم ها مجرد است و تو يكي از همان آدم هايي...

طرف رو نمي شناختم، تو ليستم هم انتخابش نكردم، حتي ازش هم نپرسيدم كه تو كي هستي كه يهو...يه جا...يه دفعه اينو صاف انداختي تو صفحه من. نكته اينجاست كه چند ماه پيش يكي كه مي شناختمش هم همين حرف رو بهم گفت.