پنجشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۸

بعضی را برای دوست داشتن،
باید بیشتر شناخت؛
بعضی را کمتر.
 
مايه اش كمي زمان است و اندكي حوصله...
 
گاهي اما لحظه‌اي كوتاه مي‌رسد، كه مي‌ايستي، يك نفس عميق مي‌كشي، به كفش‌هايت خيره مي‌شوي و...
 
 و به اين نتيجه مي رسي كه سرت را بيندازي پايين و راه خودت را بروي. چون يا تو آدم اين كار نيستي يا تو را آنگونه كه مي‌خواهي دوست ندارند.
دو دو تا چهارتايي و... بعد مي‌بيني كه حوصله‌اي هم  نيست. پاشنه كفش‌هايت را بالا مي كشي و تصميم مي‌گيري خودت جاده را تا ته بروي.